شکست در روز پیروزی

شکست در روز پیروزی

همان طور که صدای  گروه مسلمانان افراطی ، روز به روز به گوش می رسد که منطقه ای از کره ی خاکی را فتح کرده  و سکنه های آن را از لب تیغ گذرانده اند و آنجا را خالی از سکنه کرده اند و سنگری دیگر در پی سنگرهای دیگر، با تنان ساخته اند و پرچم افراطی گری  را در آن سرزمین، با باد لرزش تنان آن منطقه به پرواز در آورده اند و پیروزی دیگر نصیبشان گشته است، در همان روز است که تبری به ریشه خودشان می زنند!

همانان هستند که اسلام افراطی را به اجرا می گذارند، که به گفته خودشان خواستار همان شکوهمندی اسلام صدر اسلام هستند ، سر غیر مسلمانان و به گفته ای کفار را می زنند . هرکس به گروه های آن ها بپیوندد و برای آنها بکشد تا کشته شود و اسلامشان را زنده نگه دارد، با ایشان کاری ندارند چون با شهامت به بهشت روانه می شوند و هرکس که به آنها نپیوندد، مستحق مرگ است و وسلام.

همان اسلام افراطی که زنان کشورهای شکست خورده را به خدمت گذاری خود می برند و دست به فروش آن کنیزک ها می زنند و پسرک های آنها را منیژک خود میکنند و سر مردان آنها را به دار می آویزند و با خون آنان ، خونابه هایی روان می سازند، برای درست کردن نان. آبادی ها را نابود کرده و سر نا اهل را جلو همه ی تنان می زدند تا عبرت بی دینان باشد. آری این است اسلام افراطی که دوباره شاهد آن هستیم، اینان چه بشارت نوینی برای جهانیان به ارمغان دارند؟.همه را به عدل، اخلاق و یکسان بودن دعوت می کنند و خود ناقض آنند.

بعد از هزارو اندی سال است که هنوز دست به شمشیر برای راندن به مدینه فاضله هستند و همه را به این مدینه می فرستند. یا به زور به بهشت روانه میشوید  یا با فرصتی در حد الله اکبر به جهنم لعن شده می افتید. همان دینی که عدالت را حتی با زور شمشیر عادلانه اش می خواهد به اجرا در بیاورد و چه عدالتی که مچ دستان دزدان گرسنه را خاک نشین می کند تا در تمام عمر دزد باقی بمانند. حال می بینینم که تمام مسلمینی که ادیان پدری خود را فراموش کرده بودند و زجر و سختی اب و اجدادی خود را برای نگه داشتن دین قبلی خود و دیندار بودن را از یاد و خاطر برده بودند ، باد شمشیر این پیروزی ها، نمک کویرهای عربستان را به پرواز در آورده و بر روی زخم های کهنه آنها می پاشد و داغ آنها را دوباره زنده میکند.

آیا این می تواند بشارتی از طرف الهه ای خشن و جلادی بی گذشت باشد؟ وای که چه مهربان و بی آزار بودند بت های بتکده ها، نه شمشیری به دست می گرفتند که به انها معتقد شویم و نه خون کسی را می ریختند. بی ازار در گوشه ی خانه ها و بتکده ها می نشستن و شاهد آن بودیم که صدها بت، در بتخانه ها، کنار یکدیگر با آرامش کامل زندگی می کردند.

آیا نفس مسیحانه ای بهتر نبود که میگفت گر سیلی خوردی  صورتت را بچرخان؟ کجا هستند آن کردارهای نیک؟ آیا اگر مارکس هنوز زنده بود و این همه کشتار را میدید هنوز به عقیده ی خود پایبند بود که هدف وسیله را توجیه میکند؟ آیا اگر پیغمبر اسلام زنده میشد و این همه ظلم را میدید از دین اسلام روی گردان نمیشد؟

آیا قرون وسطایی تلخ و سیاه تر از تاریکی شبهای عاشورا در انتظار مسلمین است یا اینکه این بار این تنان ریشه خود و ریشه ی اله ی خود و امت برتر خود را از روی کره ی خاکی بر خواهند داشت؟ اسلام واهی قدرت می گیرد ، عدالت خود را برپا می کند، سرزمین ها را یکی پس از دیگری فتح می کند، وسعت می گیرد و در درون خود به زواُل کشیده می شود و شکست میخورد. آری اسلام افراطی قدرت می گیرد.

نویسنده : امین زینلی

31.10.2019 وین

مطالب مرتبط

Leave a Comment