چرا مدیران ورزشی بازنشسته، استعفا نمی دهند؟

چرا مدیران ورزشی بازنشسته، استعفا نمی دهند؟

مهدی زارعی

گوشه ای از مزایایی که پست مدیریت ورزشی را جذاب می کند!

چرا از خدمت دست برنمی دارند؟ مگر پشت میز ریاست چه خبری است که حاضرند از هر روش و ترفندی استفاده کنند اما این میز را رها نکنند؟

این سوالی است که شاید همه ما از خودمان پرسیده باشیم. در سالهای اخیر بارها و بارها از مدیرانی نام برده شده است که به سن بازنشستگی رسیده اند یا این که دوشغله و سه شغله بوده اند اما به هر شکل ممکن می خواهند” خدمت بکنند”

محل مورد علاقه برای خدمت

آنچه در تمامی مدیران به عنوان وجه اشتراک جالب است، عشق آنها به خدمت کردن است. اما مگر نمی توان در پست های مختلف و مکان های مختلف به ورزش یا کشور خدمت کرد؟ برای نمونه شما هیچ وقت نمی توانید مدیری را پیدا کنید که دوست داشته باشد در سیستان و بلوچستان یا سایر نواحی محروم خدمت کند! همه عاشق تهران هستند و عاشق ریاست، در غیر این صورت ریاست هیات یک رشته ورزشی می تواند گزینه خوبی باشد؛ ترجیحا در مناطق مملو از امکانات!

×××

هزینه از جیب برای ورزش

در میان مدیران ورزشی، کسانی هستند مثل محمود مشحون که می گویند از جیب خودشان هم برای رشته ورزشی مورد نظر خرج کرده اند. مشحون همواره معتقد بود که اگر 2 میلیاردتومانی را که از جیب خود برای بسکتبال خرج کرده، به او بدهند، بلافاصله از فدراسیون بسکتبال می رود و هیچ اصراری به ماندن ندارد.

نمی دانیم مشحون واقعا این همه خرج کرده بود؟ و این که بالاخره این مبلغ را دریافت کرد یا نه. ولی هرچه بود، رفت..

×××

حقوق های عادی برای مدیران؟!

اگر فیش حقوقی بسیاری از مدیران را نگاه کنیم، هیچ مساله غیرعادی در آن نمی بینیم. حقوقی کارمندی و بسته به محل خدمت، کم و شاید متوسط. همه شان مثل کارمندهای خود، ساعات اضافه کاری دارند و کسری بابت بیمه و این نوع هزینه های مرسوم در کارهای دولتی. پس باید دلیلی دیگر برای این علاقه وجود داشته باشد. این طور نیست؟

×××

مزایای غیرعادی برای مدیران!

برخلاف آنچه که در کشور ما مرسوم شده و تنها فوتبال است که هزینه های آن مورد توجه رسانه ها و مردم است، هیچ کدام از رشته های ورزشی از حیث داشتن مزایا، درآمد و البته سفر، مشکلی ندارند. لازم است که یک مسابقه بین المللی در حال برگزاری باشد و تیمی از ایران عازم این مسابقات؛ در این صورت تعداد همراهان از ورزشکاران بیشتر می شود. در حالی که عموما مربیان ایرانی کار خاصی نمی کنند جز این که با فریاد و قیل و قال، به بچه های خود روحیه بدهند. یا این که مثل مربی وزنه برداری، با سیلی زدن ورزشکاران را تحریک کنند و البته پرده گوش ورزشکار را پاره کنند! اما حضور مربیان، سرپرستان، و البته روسای فدراسیون ها، کمی حقوق ها را جبران می کند. چون بابت هر روز سفر، به آنها حق ماموریت داده می شود

×××

حق ماموریت چقدر است؟

بسته به شرایط اقتصادی ورزش، این حق ماموریت کم و زیاد می شود. البته در ایام اخیر شرایط نابسامان اقتصادی سبب شد که از حق ماموریت ها کاسته شود. با این حال برای بازیهای آسیایی جاکارتا، حق ماموریت کمیته المپیک برای هر خبرنگار 1000 دلار بود و برای هر مقام ورزشی 2000 دلار. ما اطلاعی از حق ماموریت فدراسیون ها برای مدیران و ورزشکاران آنها نداریم و می گوییم ان شاالله چیزی اضافه نسبت به این مبلغ داده نشده باشد. اما…

×××

باقی هزینه ها

محمود خسروی وفا رییس فدراسیون جانبازان و معلولین می گفت به جز هزینه هایی که باید برای ورزشکاران درنظر می گرفتیم، 150 دلار اضافه به تمام زنانی دادیم که در آن گرمای سخت و هوای شرجی اندونزی، حجاب برتر( چادر) بر سر داشتند. نامبرده چنان از سختی چادر به سر کردن می گوید که انگار این زنان، برای اولین بار در زندگی خود چادر پوشیده اند در حالی که وقتی کسی از کودکی دست به کاری بزند، دیگر در گرما و سرما سختی بابت آن حس نخواهد کرد.

حالا تصور کنید چند مسوول در بین کاروان بوده اند و چند تایشان چادر بر سر داشته اند؟

×××

وزیری در آرزوی سفر به فرانسه

سالها قبل، یک انسان کاملا غیر ورزشی وزیر ورزش شد. او طی یک سال به تمام نقاط دور و نزدیک دنیا سفر کرد. کاری به حق ماموریت تمام این سفرها نداریم اما او فرصتی برای سفر به فرانسه پیدا نکرده بود و در آرزوی این سفر می سوخت. این بود که با رایزنی با یکی از فدراسیون ها، سرانجام به عنوان سرپرست تیم ملی مربوطه راهی فرانسه شد و احتمالا عکسی هم به یادگار با برج ایفل انداخت!

×××

یک پا در خارج

یکی از روسای فدراسیون ها دائما پز می دهد که حتی هزارتومان هم در فدراسیونش حیف و میل نمی شود. البته ایشان زودتر از 10 یا 11 صبح به دفتر نمی آیند، در حین صبحانه خوردن در محل کار، خودکاری هم دستشان است و خوشحالند که پرونده ها را حین صبحانه حل و فصل می کنند و زمان را تلف نمی کنند! اگر سفر زیارتی وی به عراق را حساب نکنیم، یک پای وی ایران است و دیگری در خارج از کشور. حالا بابت این که هر سفر چند روزه است و هر کدام چقدر حق ماموریت دارد، لازم نیست توضیحی بدهیم.

×××

بدون شرح

تمام این ها در جایی اتفاق می افتد که مثلا فدراسیون ژیمناستیک در بازیهای آسیایی به خاطر کمبود یک ورزشکار، فرصت درخشش در بخش تیمی و کسب عنوانی همچون چهارمی آسیا را از دست داد.

مسوولان کنار نمی روند چون هر کدام از ما هم که حقوق و درآمدهایی اینچنینی داشتیم و سفرهایی آنچنانی، دوست نداشتیم این لذات را از بین ببریم. اما فقط یک بار فرض کنیم اگر 1000 تا( فقط و تنها فقط) هزار تا از این سفرها لغو می شد و به مربیان جوان واقعا شایسته یا ورزشکاران جوان واگذار می شد، چه تاثیری در آینده ورزش ما داشت؟!

مطالب مرتبط

Leave a Comment