فصل دوازدهم فریاد عاشقی

قسمت دوازدهم قطعا مرا خواهد پذیرفت و حقیقت از زبان نادر برایم شنیدنی است و هر چه باشد قبول می کنم. دوستانم و همچنین خواهر و برادر و مادر حرف های نازنین را با کمال ناباوری گوش می کنن چون فکر نمی کردند که او آنقدر راحت با حقیقت روبه رو شود، خیلی خوب و منطقی از پس آن بر آید. همگی به فکرش صحه گذاشتن ،بنابراین سفر او همراه با نوشین خواهرش به یک ماه بعد موکول شد. که احتمالا این مدت پیغام یا خبری از نادر خواهد رسید.…

ادامه مطلب...