فصل یازدهم گمشده

  فصل یازدهم باین ترتیب نامزدی من و رضا بهم خورد و او اصلا به خانه ما نمیامد! پدرم از خوشحالی در پوست خودش نمی گنجید چرا که بلاخره موفق شد خانواده اش را ملاقات کند.  از این بابت آرامش عجیبی گرفته بود اما جرات روبه روشدن با خانواده رضا را نداشت ؛ وحشت از این دارد مبادا اشتباهی در کار باشد و انها نبوده نباشند بنابراین پای رفتن و اعتراف کردن برایش بسیار دشواربه نظرمیرسید! رفته رفته از رضا و پدر و مادرش  دور و دورتر میشدیم.  اما من…

ادامه مطلب...