ﭘــﮕﺎه ﭘﺮوﯾــﻦ

  ﭘــﮕﺎه ﭘﺮوﯾــﻦ ﺳــﺎل 2543 ﺷﺎﻫﻨﺸــﺎﻫﯽ اﯾــﺮان ﺑﺮاﺑــﺮ ﺑــﺎ 1363 ﺧﻮرﺷــﯿﺪي و 1984 ﻣﯿــﻼدي در اﯾــﺮان ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷــﺪ. اوﻟﯿــﻦ ﻓﺮزﻧــﺪ ﺧﺎﻧــﻮاده ﺧــﻮد ﺑــﻮد. او از ﻫﻤــﺎن ﮐﻮدﮐــﯽ در ﺳــﺨﻦ ﮔﻔﺘــﻦ و دﯾﮕــﺮ اﻋﻤــﺎل ﺧــﻮد، ﻧﺒــﻮغ ﺧــﻮد را ﺑــﻪ اﻃﺮاﻓﯿﺎن ﻧﺸــﺎن داد. ﺧﺎﻧــﻮاده وي در ﺳــﻦ 2 ﺳــﺎﻟﮕﯽ او ﺑﺪﻟﯿــﻞ ﺷــﻐﻞ ﭘــﺪر در ﮐﺸــﻮر ﮐﻮﯾــﺖ اﻗﺎﻣــﺖ ﮔﺰﯾﺪﻧــﺪ. ﭘﺪرﺑــﺰرگ او اوﻟﯿــﻦ دﻧﺪاﻧﭙﺰﺷــﮏ اﯾﺮاﻧــﯽ در آن ﺟــﺎ ﺑــﻮد. در ﺳــﻨﯿﻦ ﮐﻮدﮐــﯽ ﺑــﻪ زﺑــﺎن ﻫــﺎي ﭘﺎرﺳــﯽ، اﻧﮕﻠﯿﺴــﯽ، ﻋﺮﺑــﯽ و اردو ﺳــﺨﻦ ﻣﯿﮕﻔــﺖ.در ﺳــﻦ 5 ﺳــﺎﻟﮕﯽ آﻣــﺎده ورود ﺑــﻪ ﻣﺪرﺳــﻪ ﺑــﻮد اﻣــﺎ ﻃﺒــﻖ ﻗﺎﻧــﻮن آﻣــﻮزش…

ادامه مطلب...

فصل پانزدهم داستان گمشده

   فصل پانزدهم عمو حمید و پدرم حرفها شون را زدند، قرار بر این شد که برای تقسیم مال و اموال پدر بزرگم اقدام کنند؟ با اینکه پدرم ابدا نیا زی به این کار نمیدید اما با اصرار عمو با دلایلی که یکی پس از دیگری میاورد، کم کم او را مجاب کرد بنابراین با کلی مدارک به همراه یکدیگر از منزل بیرون زدند. مادرم هم با زن عمو حمید خوشحال و خندان، گرم صحبت بودند و برای خرید آماده میشدند؛ صدای بسته شدن در کوچه، خروج آنها را اعلام…

ادامه مطلب...