فصل دهم قطار سرنوشت

  فصل دهم   دیگه بدیهای خواهر برادر و کلا گذشته خانواده را از یاد برده بودم و اکنون شخص اول زندگیم دکتر احمدی  شده بود و بس!! ندیدنش دشوار بود و دیدنش مرا به وجد میاورد ,اما دکتر بسیار جدی بود وبه غیر از طبابت هدف دیگری نداشت نمیدانم از احساس من بویی برده بود یا خیر ؟؟ زودتر از همه به مطب میشتافتم و سعی میکردم خودم را زیبا سازم , لباسهای شیک و به روز میپوشیدم و خودم را عطراگین مینمودم. صورتم را به زیبایی نقاشی کرده …

ادامه مطلب...