به یاد بهار جنوب

بهار جنوب ای شهر پر افتخار و شرجی جنوب. ای عروس زیبایی که همواره بر تارک زمان خواهی نشست. نمیدانم از غروبهای دلانگیز وصف نشدنی و منحصر بفردت باید گفت یا گرمترین ساعت روز تابستانیت. آنقدر با عشق در دلها جای داری که نمیتوان فراموش کرد قایقران فداکار و آفتاب سوخته ایکه همه را نجات دادو نهایتا خودش جانش را در این راه از دست داد!؟ چگونه از حرارت و گرمی مهربانانه مردمانت باید دادسخن کرد و اعتراف نمود که از بودن و همنشینی در آن شهر نور امید بدلها…

ادامه مطلب...