خاطرات تلخ قسمت دوم

قسمت دوم خاطرات تلخ مادرغرو لندش بیشتر شده، ظاهرا قصد دارد همراه با ناخواهریم،  پدر را از این سم خطرناکی که سالها بربدنش وارد شده برهاند! بنابراین مواد را ازاو دور نگه میدارند، سعی میکنند چند روزی به او ندهند و در این اندیشه هستند که شاید در دسترس نبودن مواد او را از این باتلاق شوم اعتیاد نجات دهد اما اینچنین نمیشود بلکه پدر انگار جانش خلاصه شده به این مواد باشد؛ هنوزدو سه روزی از این ماجرا نگذشته بود که حالش روبه وخامت گذاشت و راهی بیمارستان شد…

ادامه مطلب...