رویای زیبا فصل دوم

رویای زیبا فصل دوم   وزش باد برگهای پاییزی را آرام آرام با پیچ و تاب فراوان بر زمین میریخت، سپس زوزه کشان برگهای بیجان را دایره وار در یکجا انبار مینمود و باز با اندک لرزشی بحالت اول بر میگرداند! همینطور که ناظر افتادن برگها بودم و به درخت لخت و عریان نگاهم دوخته شده بود گرد و غبار جاده مرا بسوی دیگری سوق داد اسبی بتاخت و چهار نعل پیش میآمد پیدا بود سوار کار ماهری بر آن سوار شده نزدیک درخت که رسید اسب ایستاد و من…

ادامه مطلب...

رویای زیبا

  رویای زیبا   وزش باد، برگهای پاییزی را آرام آرام با پیچ و تاب فراوان بر زمین میریخت. سپس زوزه کشان برگهای بیجان را دایره وار در یکجا جمع مینمود و باز با اندک لرزشی بحالت اول بر میگرداند! همینطور که ناظر افتادن برگها بودم و به درخت لخت و عریان نگاهم دوخته شده بود! گرد و غبار جاده مرا بسوی دیگری سوق داد؟ اسبی بتاخت و چهار نعل پیش میآمد، پیدا بود سوار کار ماهری بر آن سوار شده، نزدیک درخت که رسید اسب ایستاد و من توانستم…

ادامه مطلب...

چتر ترانه

چتر ترانه

چتر ترانه   در خاطرات دور از تو صد نشان دارمرد پای عاشقانه ای در تارک زمان دارملحظاتی که اثراتش هنوز بجا ماندهجای پای گذشته عشق را من بجان دارمگر فراموش کنم یاری دل ربا داشتمباید از یاد برده باشم حیاتی که من دارمگل خشکیده لای ورقهای کتابی عاشقانههنوز از آن حس زیبا و عطر گلها بعیان دارمرفتی ز برم دامن کشان هنگامه برگ ریزاندر کتاب عاشقانه شعرم برگی بیادگار دارمدر سکوت شبهای بی انتهای پاییزی زردشمع روشنی کنار پنجره هنوز بانتظار دارمرفت از کفم صبر و قرارم بیقرار توامبازا…

ادامه مطلب...