صحبت های مهدی خدابخشی بعد از المپیک ریو/ ورزشکارانی که فدای ریاست پولادگر می شوند

 

صحبت های مهدی خدابخشی بعد از المپیک ریو/ مهدی زارعی

ورزشکارانی که فدای ریاست پولادگر می شوند

مهدی خدابخشی یکی دیگر از ورزشکارانی است که تصمیم به تغییر تابعیت داده است و این مساله با توجه به اوضاع آشفته فدراسیون تکواندو مساله غریبی نیست. به همین بهانه گفتگوی وی با ایسکا نیوز بعد از المپیک 2016 را با هم مرور می کنیم. آنچه که در طول این سالها عجیب و جالب توجه است، این که تمام اعضای کادرفنی تیمهای ملی تغییر کرده اند اما تنها شخصی که باعث و بانی مشکلات تکواندو است، از فدراسیون کنار نرفته است. معلوم نیست تا چه زمانی تکواندوکاران ما از ایران می روند، آنها که مانده اند شکست می خورند و رئیس فدراسیون در پست خود باقی می ماند؟!!!!

گفتگوی مهدی خدابخشی را بدون تغییر و تحریف با هم می خوانیم

*****

بعد از شکست ناباورانه مهدی خدابخشی در رقابت‌های المپیک ریودوژانیرو و صحبت‌هایی که مبنی بر اختلاف این بازیکنان با کادرفنی سابق تیم ملی مطرح شد انتظار می‌رفت در بازگشت تیم ملی شاهد مصاحبه‌های او باشیم . اما خدابخشی از بعد از مسابقات المپیک سیاست سکوت را در پیش گرفت و هیچ مصاحبه‌ای انجام نداد. با تغییر کادرفنی تیم ملی تکواندو انتظار می‌فت خدابخشی بدون هیچ حاشیه‌ای مجددا دوران افتخارآفرین خود را در تیم ملی شروع کند اما بعد از تصمیم کادرفنی تیم ملی برای برگزاری رقابت‌ انتخابی میان خدابخشی و رجبی در وزن ششم و هفتم تیم ملی ، او اردوی تیم ملی را ترک و پس از 9 ماه سکوت رسانه‌ای خود را شکست. خدابخشی در خصوص اتفاق اخیر و همچنین حاشیه‌های المپیک ریو به صحبت پرداخته است که در زیر می‌خوانید:

به نظر می‌رسد با حواشی اخیر بالاخره سیاست سکوت خود را شکستی و قصد صحبت در خصوص اتفاقات اخیر را دارید؟

من بعد از رقابت‌های المپیک ریودوژانیرو در حالی که همه علیه من صحبت کردند تصمیم به سکوت گرفتم و اعتقاد داشتم ورزش ارزش این را ندارد که بخواهم دل کسی را بشکنم. بعد از شکست بزرگی که من در المپیک متحمل شدم اصلا شرایط روحی خوبی نداشتم و احساس کردم نیاز به استراحت و ریکاوری روحی و جسمی دارم. من شکست سنگینی را متحمل شدم و هر چقدر دیگران بگویند شکست زود فراموش می‌شود اما واقعیت اینگونه نبود. رفته رفته بعد از المپیک شروع به تمرین و درمان مصدومیتم کردم و در گفتگو با پولادگر و مقانلو گفتم قصد تغییر وزن خود را دارم و دلیل آن نیز این بود که در طول چهار سال من هر ماه 10 ، 12 کیلوگرم وزن کم می‌کردم و دیگر توان روحی و جسمی انجام این کار را نداشتم. این درخواست من که حضور در وزن 80+ کیلوگرم به جای 80- بود نیز با موافقت مسئولان و کادرفنی سابق تیم ملی روبرو شد.

اما ما شاهد حضور تو در هیچ مسابقه‌ای بعد از المپیک نبودیم تا با شروع اردوی جدید تیم ملی که منجر به حذف شما از اردو شد.

در این اردو یکسری اتفاقات به وجود آمد که در نهایت به این اتفاق منجر شد. من در لیگ دچار آسیب دیدگی شدم اما به هر نحوی در اردوی تیم ملی حاضر شدم و در مسابقات یونان نیز به میدان رفتم که نتیجه آن شکست در این مسابقات بود. در بازگشت از یونان بی‌باک در فردوگاه ساعت 4 صبح همه بازیکنان را جمع و ترکیب تیم ملی را اعلام کرد. کسی که سرمربی تیم ملی می‌شود باید خصوصیات شاخصی داشته باشد و برای اعلام اینگونه تصمیمات اینگونه اطلاع رسانی نکند. بی‌باک به جای بازگشت به تهران و استراحتی دو روزه و صحبت با شورای فنی و بررسی دلایل موفقیت و شکت بچه‌ها در حالی که بازیکنان بسیار خسته بودند ترکیب تیم ملی را اعلام کرد که با واکنش بازیکن آرام و با اخلاقی مانند بهنام اسبقی روبرو شد.

نظر کادرفنی در خصوص شما چه بود؟

بی‌باک بعد از اینکه ترکیب را اعلام کرد من را کنار کشید و در چشم من نگاه کرد و گفت من اعتقاد دارم تو در وزن 87- کیلوگرم نمی‌توانی مدال بیاوری و باید مجددا با تغییر وزن به 80- بازگردی که با مخالفت من روبرو شد. من به او گفتم واقعا دیگر توانایی وزن کم کردن ندارم و حضور در این وزن عملا جز آسیب دیدگی هیچ فایده‌ای برای من و تیم ملی ندارد. من بعد از این همه سال که در وزن 80- و 87- به میدان رفتم و موفق به کسب مدال شدم نمی‌دانم ملاک بی‌باک از مطرح کردن آن صحبت‌ها چه بود. اینکه بی‌باک می‌گوید من سرمربی هستم و نظر شخصی من این است درست، اما شرایط باید برای همه در اردوی تیم ملی یکسان باشد. 7 وزن تیم ملی انتخاب می‌شوند اما فقط برای من انتخابی می‌گذارند و باز هم من با انتخابی مشکل ندارم اما انتخابی که در شرایط یکسان برای همه باشد. انتظار داشتم با من نیز بعد از این همه سال حضور در تیم ملی و افتخارآفرینی مانند بقیه رفتار شود و من را از بقیه جدا نکنند. شاید چون من از انتخاب بی‌باک برای هدایت تیم ملی حمایت نکردم و چاپلوسی و زیر آب زدن را بلد نبودم با من اینگونه برخورد شد.

قبول داری که سکوت تو بعد از المپیک باعث شد خیلی مشکلات را به تو نسبت بدهند؟

من همیشه دوست داشتم از حاشیه دوری کنم و اصلا دوست نداشتم در شرایطی که فدراسیون تکواندو با حاشیه‌های زیادی مواجه بود حاشیه‌های آن را بیشتر کنم. قبول دارم سکوت من باعث شد با مسائلی که مطرح کردند من و خانواده‌ام را نابود کنند. الان نیز می‌گویند من باعث پدیده بازیکن سالاری شدم و این در حالی است که سرمربی تیم ملی با انتخاب برخی بازیکنان به خاطر مسائل شخصی باعث بازیکن سالاری شده است.

اما خیلی‌ها از مشکلات تو با مقانلو در المپیک صحبت‌های زیادی کردند.

به خدا من با استاد مقانلو مشکلی نداشتم و هیچ دعوایی نیز در المپیک ریو با ایشان نداشتم. ما فقط در جلسه‌ای که در همان برزیل برگزار شد در خصوص اتفاقات المپیک بحث کردیم و دو طرف حرف‌هایمان را رودرو زدیم. من در حال حاضر نیز با مقانلو در ارتباط هستم و تلفنی در خصوص مسائل مختلف با او صحبت می‌کنم.

اما مقانلو اعتقاد داشت به تو مشاوره‌های غلط می‌دهند که باعث تغییر رفتار ت شده و خواستار تغییر روش مبارزه‌ات شده بودی؟

همه این‌ها سوتفاهم بود و مقانلو فکر می‌کرد من مشاوره غلط دریافت می‌کنم. من با توجه به اینکه در رنکینگ یک دنیا حضور داشتم و مشاهده می‌کردم رقبای روی عملکرد من زوم کردند و در هر مسابقه پیروزی برایم دشوارتر می‌شود مسائلی را مطرح کردم. اما استاد مقانلو معتقد بود ما نباید عملکرد قبلی خود را حذف کنیم و در کنار آن باید یکسری مسائل را اضافه کنیم. کسانی که خواستند حاشیه درست کنند این کار را به خوبی انجام دادند.

چرا بعد از المپیک دیگر در اردوی تیم ملی حاضر نشدید؟

من با توجه به تغییر وزن به مسابقات گرندپری دعوت نشده بودم و برای مسابقات جام‌جهانی نیز با توجه به اینکه حضور در این مسابقات نیازمند جنگندگی است و من شرایط لازم را نداشتم کتبا نوشتم و به مقانلو و پولادگر گفتم که روحیه لازم را ندارم. من نمی‌خواستم با توجه به شرایط بد روحی خود در مسابقات حضور داشته باشم و اتفاقات بدتری را رقم بزنم و دوست داشتم این فرصت در اختیار یک جوان قرار بگیرد و این را کتبا نوشتم و اعلام کردم.

اما گفته می‌شود پدر شما بعد از المپیک در جلسه با پولادگر، شرط حضور شما در اردوی تیم ملی را جدایی مقانلو از تیم ملی دانسته بود. این مسئله واقعیت داشت؟

اصلا چنین چیزی واقعیت ندارد. من بعد از المپیک به خودم قول دادم دیگر هیچ حرفی را پیش خودم نگه ندارم و همه مشکلات و مسائل را به رئیس فدراسیون و مربی تیم ملی بگویم تا بعدا مجبور نشوم آنها را در رسانه‌ها مطرح کنم. در جلسه با پولادگر نیز ما فقط دلایل باخت را از دید خودمان درست یا غلط مطرح کردیم و اصلا اینکه بگویم مقانلو نباشد واقعیت ندارد. من بازیکن تیم ملی هستم و وظیفه من نیز خدمت به تیم ملی است. این حاشیه‌ها نیز به خاطر صحبت نکردن من بود و این بزرگترین اشتباه من بود.

اینکه گفته می‌شود برخی بازیکنان تیم ملی با حضور در دفتر رئیس فدراسیون تکواندو خواستار حضور بی‌باک در تیم ملی شدند واقعیت دارد؟

من نیز این صحبت‌ها را از آدم‌های داخل فدراسیون شنیدم که چند بازیکن تیم ملی به طرفداری از بی‌باک نزد رئیس فدراسیون رفته بودند. آنها قول فیکس شدن در تیم ملی را نیز همان زمان از بی‌باک گرفته بودند. فرزان عاشورزاده، مسعود حجی‌زواره و سجاد مردانی بازیکنانی بودند که پیش رئیس فدراسیون رفته بودند و برای این کار نیز به راحتی در تیم ملی فیکس شدند و با من و اسبقی نیز چون این کار را نکردیم اینگونه رفتار شد. بی‌باک می‌خواست من را خوار، ذلیل و تحقیر کند که این کار را کرد . حرف من فقط شایسته سالاری بود و هیچ وقت با انتخابی مشکلی نداشتم. کمترین حق محمد کاطمی و بهنام اسبقی حضور در انتخابی بود. این نفرات قطعا در صورت شکست در انتخابی بدون حرف و حدیثی اردو را ترک می‌کردند . من همیشه سرباز تیم ملی بودم و از روز اول حضور در تیم ملی نیز با انتخابی به عضویت تیم ملی در آمدم. متاسفانه دوستان می‌خواستند من و رجبی را به جان هم بیاندازند و خودشان از آن بالا لبخند بزنند.

جو اردوی تیم ملی را چگونه می‌دیدید؟

هیچ نزدیکی بین بازیکنان تیم ملی وجود نداشت و دلیل آن نیز تفاوتی بود که کادرفنی بین بازیکنان قائل می‌شد. 3، 4 نفر از بقیه جدا شده بودند و به خاطر رابطه نزدیک با سرمربی تیم ملی و اینکه حرفشان برش داشت از ابتدای اردوی برای مسابقات جهانی تمرین می‌کردند. من و اسبقی این چیزها را از ابتدا می‌دیدیم و مجبور به تحمل بودیم. ما زمان مقانلو هیچ وقت از این مشکلات نداشتیم و مقانلو همه را به یک چشم می‌دید. حتی در زمان مرتضی کرمی و فریبرز عسگری نیز این شرایط وجود نداشت و روند انتخابی شفاف ترکیب تیم ملی را مشخص می‌کرد.

نتایج تیم ملی در مسابقات جهانی را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

من برای تک‌تک بچه‌ها آرزوی موفقیت می‌کنم و امیدوارم آه این بازیکنانی که به ناحق از تیم ملی کنار گذاشته شدند گریبان بی‌باک و تیم ملی را نگیرد. کادرفنی هیچ وقت شفاف شرایط حضور در ترکیب ثابت را اعلام نکرد . اگر قرار بود ملاک تورنمنت یونان باشد پس چرا بازیکنانی که نتیجه نگرفتند بدون انتخابی به عضویت تیم ملی در آمدند . تمام حرف من این بود وگرنه حاضر هستم از وزن 5 تا 8 برای حضور در تیم ملی انتخابی بزنم اما واقعا نمی‌شد با شرایطی که ایجاده شده بود کنار بیایم و اذیت می‌شدم. امیدوارم این مسائل باعت نشود بازیکنانی که بیرون از اردوی تیم ملی هستند انگیزه خود را از دست بدهند چرا که با روندی که بی‌باک در پیش گرفته هیچ انگیزه‌ای برای بازیکنان نمی‌ماند. این بازیکنان بی‌کار نیستند که از زندگی، درس و کار خود بزنند و در اردوی تیم ملی حاضر شوند اما بدون شرایط شفاف از تیم ملی خط بخورند.

حرف پایانی …

چرا که باید من در 26 سالگی و در شرایطی که از لحاظ تجربه به سطحی رسیدیم که باید از آن استفاده کنم و مدال‌آوری داشته باشم مجبور به ترک اردوی تیم ملی شوم. من برای خودم ناراحت نیستم و فقط از خانواده‌ام که با حرف و حدیث‌هایی که برای من درست کردند آنها را ناراحت کردند عذرخواهی می‌کنم . مطمئنم در سراسر دنیا شرایط اینگونه که در ایران است وجود ندارد و به راحتی مدال‌اوران خود را کنار نمی‌گذارند.

 

مطالب مرتبط

Leave a Comment