دروغ / ۲

همهء ایرانیان با این گفته آشنا هستند :

“دروغگو دشمن خدا ست” .

این زبانزد که برخورد با پدیده دروغ در چارچوب بینشی دیباور را یادآور می شود از چه زمانی در زبان فارسی رواج یافته است؟

چرا از میان گناهانی که در باورهای دینباوران فهرست شده است تنها دروغ چنین برجسته شده و تنها دروغگو دشمن خدا خوانده شده است و نه دزد یا آدمکش و … مانند آن؟

زمینهء فرهنگی و اعتقادی چنین گفته ای چیست؟

کم و بیش. اگر گواهی تاریخنگاران یونانی را بپذیریم، ایرانیان از پرداختن به بازرگانی هم خودداری می کردند چون باور داشتند که در بازرگانی باید دروغ گفت. با این همه، پاسخ پرسشمان را از این راه نمی توانیم پیدا کنیم.

.

پیشینه و تاریخچهء این زبانزد در زبان فارسی و این که زبانزد از چه زمانی در زبان فارسی رواج یافته است همچنان بر ما ناروشن است. (چنانچه کارشناسان تاریخ زبان فارسی بتوانند آغاز رواج این زبانزد را بیابند راهگشایی ارزنده ای خواهد بود). ولی می توانیم بگوییم که از دید ایرانیان باستان، دروغ راه بر “اشه” می بندد پس، هنجار و سامان گیتی را برهم زده آشوب می آورد.

دشمن و خشکسالی ویرانگراند و کشنده. داریوش هخامنشی در سنگنوشتهء خود، دروغ را هم ارز و هم اندازهء آن دو پدیدهء نا خجسته به شمار آورده است، چرا؟

از یکسو می دانیم که هم در باورهای مزدیسنی و هم زردشتی بنیاد جهان و سامان کارها بر پایهء ” اشه aša ” است. شاخه گستری این باور درهمهء گوشه های بینش ایرانی چه اندازه بوده است؟ نیاز به پژوهش جداگانه دارد.از دیگر سو در هر سه کتاب ابراهیمی، یعنی کلام الله مجید، انجیل و عهد عتیق/ تورات، شیطان دشمن خدا یاد شده است، زیرا دروغ در همهء گیتی و مینو را او آغاز کرد.

بنیاد جهان در این بینش بر اشه / راستی/ قانون ایزدی … است. در یسن۴۴ بند ۱۱ می‌گوید: « تا توش و توان دارم می‌کوشم مردم را به سوی اشه رهنمون باشم.» ” گاهان ” تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اشه می‌داند. به دیگر سخن، هر آنچه که نیکو و سودمند است در پناه اشه می بالد. ازین رو در” گاهان ” بیش از هر ویژگی دیگر اهورمزدا از آن یاد شده است.

در این نکته جای گمان نیست و دروغگو دشمن خداست آموزه ای ست دینی. پرسشهایی که در میان می آید، یکی همان است که یاد کردیم. پرسش دیگری که به اندیشه می آید این است که آیا دیگر مردم خدا باور و دیندار غیر ایرانی هم دروغ را از میان گناهان بدترین گناه دانسته اند؟

پیروی از “اشه” نزد ایرانیان باستان چنان بزرگ می نماید که برخی ایرانشناسان بزرگ، جهانگشایی و جهانگیریهای کورش و داریوش را برای گستراندن اشه در همهء جهان دانسته اند. * می توان گمان برد این کار را از « خویشکاری » ( انجام وظیفهء دین ) می دانستند.

اینک باید دید چه چیزها را از اشه می دانسته اند و چه چیزها را از دروغ !

 

نویسنده: دکتر بیژن شاهمرادی 

———————————————————————————–

* برای نمونه نک به داوری پروفسور والتر هینتس در کتاب: داریوش و ایرانیان، تاریخ فرهنگ و تمدن هخامنشیان، ترجمه پرویز رجبی

 
 

مطالب مرتبط

Leave a Comment